به زمانی بود عاشق تر از اونی بودم که خسته بشم
قهر که میکرد بدون خستگی نازشو میخریدم. همه راهی امتحان میکردم واسه برگردوندنش.
وقتی آشتی می کرد میگفت چجوری بدی منو تحمل می کنی؟ تقصیر من بود که
پیشونیشو می بوسیدم میگفتم عاشقم من. بدی نمی بینم
.
....
ولی به یه جایی رسیدم که "خسته تر از اونی بودم که عاشق بشم"
دیگه نتونستم برش گردونم
.
.
دروغ خیلی بزرگ که بهت گفته باشه، خیانت اگه کرده باشه بهت، خسته تر از اونی میشی که عاشق بمونی
نظرات شما عزیزان:
asal&aho 
ساعت21:32---1 اسفند 1391
وب نازی داری به وب ما هم سر بزنی ضرر نمیکنی