مي خواهم براي تو بنويسم اي مادر!
از زلالي چشمانت كه دريايي از مهر و محبت در آن موج مي زند؛از قلب با صفايت كه آكنده از شميم معرفت است،از تو اي يگانه؛اي روشنايي؛اي زندگي...
تو كه با شكوفه ي لبخند زيبا مي شوي ؛تو آن پناهگاهي هستي كه مرا از هجوم سياهي و تاريكي در امان مي داري؛اما من هميشه با نگاهي كودكانه همه چيز را به بازي مي گيرم؛وتو چه صبور و بردباري در برابر كردار من و چه مهربان و با صفا نوازشم مي كني.
من زندگي را با تو معنا مي كنم،غروب را دوست دارم با تو،زيرا مرا بر بالاي بلند نگاهت مي نشاني و من از منظره ي چشمان تو غروب را مي نگرم.دوستت دارم آن زمان كه در پناه دست هاي مهربان تو آرامش مي گيرم
؛دوستت دارم عاشقانه،صادقانه،بي نهايت،تا قيامت...اي مادر خوبم.
نظرات شما عزیزان: